آدرنولوکودیستروفی (Adrenoleukodystrophy: ALD)

آدرنولوکودیستروفی (Adrenoleukodystrophy: ALD)

آدرنولوکودیستروفی (Adrenoleukodystrophy: ALD) اختلال عملکرد یکی از اجزای سلول ها بنامپراکسیزوم (جهش در ژن ABCD1) است.

این بیماری نادر وابسته به جنس بوده و در آقایان شایعتر هستند که متاسفانه در بدو تولد قابل پیش بینی نیستند.

اتیولوژی آدرنولوکودیستروفی:

در آدرنولوکودیستروفی سطوح بالای اسیدهای چرب با زنجیره بلند (VLCFA) در پلاسما ناشی از نقص در بتا اکسیداسیون در پراکسیزوم ها وجود دارد که در بافت های مختلف تجمع می‌یابند.

این تجمع از یک سو با افزایش واسطه های واکنشگر اکسیژن به اختلال در عملکرد میتوکندری و از سوی دیگر با افزایش استرس رتیکولوم اندوپلاسمیک به مرگ سلولی می انجامد.

از نظر بالینی تظاهرات از نارسایی آدرنال تا اختلال عملکرد عصبی سریع و کشنده و ناتوانی مزمن در بیمارانی در بزرگسالی گزارش شده اند.

ارسائی آدرنال بعنوان اولین تظاهرات در بیش از 80% مبتلایان مشاهده میشود و ناشی از تمایل بالای تجمع VLCFA در زونا فاسیکولاتا و زونا رتیکولاریس در مغز است. بدین ترتیب، کمبود گلوکوکورتیکوئید و آندروژن معمولاً گزارش می شود در حالی که کاهش مینرالوکورتیکوئید نادرتر است.متعاقباً هایپرپیگمانتاسیون، خستگی، تهوع، بی اشتهایی، کاهش وزن و رشد ضعیف در بیماران با آدرنولوکودیستروفی رخ میدهد.

آدرنولوکودیستروفی (Adrenoleukodystrophy: ALD)

کمبود گلوکوکورتیکوئید بصورت فیدبک مثبت با افزایش هورمون آدرنوکورتیکوتروپیک (ACTH)، کاهش کورتیزول صبحگاهی، هیپوناترمی خفیف و هیپوگلیسمی همراه است. در حالی که کمبود مینرالوکورتیکوئید با سرگیجه، افت فشار خون و عدم تعادل الکترولیتی تظاهر می‌کند. تجمع VLCFA در سلول های لیدیگ و سرتولی منجر به نارسایی بیضه در ALD و افزایش گنادوتروپین ها (سطح تستوسترون پایین) رخ می دهد.

البته مقاومت گیرنده های آندروژن نیز در ایننارسائیها دخیل هستند. علائم ALD مغزی معمولاً در دههی اول زندگی پدیدار شده و منجر به زوال سریع عصبی عملکردهای شناختی، حرکتی و حسی میشوند.

میلونوروپاتی با مشکلات راه رفتن، پاراپارزی اسپاستیک و اختلالات کنترل اسفنکتر و اختلال عملکرد جنسی بیشتر در آقایان مبتلا بارز می گردد.

بدین ترتیب میتوان نتیجه گرفت که مدیریت ALD نیاز به یک تیم چند رشتهای مشتمل بر نورولوژی، ژنتیک، غدد درون ریز، چشم پزشکی، شنوایی شناسی، روانشناسی، توانبخشی و مراقبت های تسکینی دارد.

درمان آدرنولوکودیستروفی:

درمان کمبود گلوکوکورتیکوئید و مینرالوکورتیکوئیدها بترتیب با تجویز هیدروکورتیزون و فلودروکورتیزون (با و یا بدون سدیم کلراید) برای بیماران ALD با نارسایی آدرنال برای جلوگیری از عوارض و مرگ و میر مرتبط با بحران تولید آدرنال ضروری است.

تجویز تستوسترون بصورت تزریق درون جلدی و عضلانی نیز برای جبران نارسایی بیضه در آقایان ضروریست.

علاوه بر درمان های جایگزینی هورمونی، درمان آدرنومیلونوروپاتی در درجهی اول حمایتی است و با هدف کاهش درد (تجویز پرگابالین و گاباپنتین)، اسپاستیسیته (باکلوفن)، اختلال عملکرد مثانه، اختلال عملکرد جنسی و درمان توانبخشی انجام میشود.

هیچکدام از این تجویزها درمان قطعی نبوده و تنها بصورت حمایتی و با جایگزین کردن کمبودها به بیماران کمک کننده بشمار میروند.

علی‌رغم پیشرفت‌ها در درک ژنتیک و پاتوژنز مولکولی بیماری، پیوند سلول‌های بنیادی خونساز (HSCT) آلوژنیک تنها درمان اصلاح‌کننده بیماری در مراحل اولیه (پیش از آغاز تظاهرات مغزی غیرقابل جبران) است.

آدرنولوکودیستروفی (Adrenoleukodystrophy: ALD)

جایگزین کردن سلول های خونی با پراکسیزوم طبیعی تا حدود زیادی تجمعات اسیدهای چرب را بویژه در بافت مغزی متوقف میکند. تاثیر این درمان تا جائیست که مطابق مطالعات، اگر پیوند سلول‌های بنیادی خونساز برای مبتلایان انجام نشود میزان بقا در مبتلایان طی 10 و 20 سال بترتیب برابر با 50 و 25 درصد گزارش شده است، اما در صورت درمان زودهنگام با HSCT، میزان بقا طی 5 سال به 94% بهبود مییابد.

با این حال بایستی توجه کرد که این درمان تغییرات عصبی را بازنگردانده و یا از درگیری آدرنال یا میلو نوروپاتی جلوگیری نمیکند و در بیماران در مراحل پیشرفته، پیوند HSCT تنها یک درمان حمایتی تلقی میگردد که از بدتر شدن تا حدودی جلوگیری میکند.

علیرغم اینکه پیوند سلول های بنیادی خونساز در حال حاضر بهترین گزینه ی انتخابی برای بیماران با آدرنولکودیستروفی هستند این گزینه نیز با چالش هایی همراه است.

شناسائی سریع اهداکنندگان آلوژنیک بسیار همسان جهت حصول اطمینان از درمان به موقع پیش از رخداد آسیب های مغزی، مخاطرات مرتبط با HSCT و نیز نیاز به نظارت مستمر بر شرایط بیماران پس از پیوند ضروری هستند.

به همین دلیل گزینه های جدید تشخیصی و درمانی مانند ویرایش ژن باید بررسی شوند تا بتوان بر مشکلات منحصر به فرد ALD شامل فقدان همبستگی ژنوتیپ-فنوتیپ، تعداد زیاد واریانتهایABCD1 ، عدم وجود مارکرهای مربوط به تشخیص زودرس و بررسی پیش آگهی و عدم وجود گزینه‌های درمانی برای بیماری پیشرفته غلبه کرد.

گرد آورنده: دکتر شیما رسولی

مطالب دیگری را مطالعه فرمایید:

لنفوم هوچکین و لنفوم های غیر هوچکین

منابع:

منبع 1

منبع 2

[/ux_text]

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *